
خداوندا…
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم…
اما خوب یادم هست هرگاه که گم شدم، دستم در دست تو نبود…
::
::
قطاری سوی “خدا” میرفت، همه مردم سوار شدند…
به بهشت که رسیدن همه پیاده شدن و فراموش کردن که مقصد “خدا” بود نه بهشت
::
::
تو اگر دلگیری
لحظه ای چشم ببند
اندکی اشک بریز و بخوان نام مرا
به تو من نزدیکم
نام من یزدان است
لقبم ایزد پاک
تو مرا زمزمه کن …
خواهم آمد سویت
بی صدا یادم کن
یا که فریادم کن
که منم منتظر فریادت !
عشق همان خداست چون شریکی ندارد …
.
.
ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺠﻮﯾﯽ ، یک ﻟﺤﻈﻪ ﺍی ﻣﺠﻮﯾﺶ
ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﯽ ، یک ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﻣﺪﺍﻧﺶ
.
.
دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم !
وقتی محبت کردم و تنها شدم
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید …
.
.
وقتی احساس کردی گیر افتادی و دیگه هیچ راهی نیست که خارج بشی ، اجازه بده خدا وارد بشه !!!
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
درد و دل،
نوشته دل،
،